نورشان حیران این نور آمده |
|
چون ستاره زین ضحی فانی شده |
زین حکایت کرد آن ختم رسل |
|
از ملیک لا یزال و لم یزل |
که نگنجیدم در افلاک و خلا |
|
در عقول و در نفوس با علا |
در دل مومن بگنجید م چو ضیف |
|
بی ز چون و بی چگونه بی زکیف |
تا به دلالی آن دل فوق وتحت |
|
یابد از من پادشاهیها وبخت |
بیچنین آیینه از خوبیمن |
|
برنتابد نه زمین و نهزمن |
بر دو کون اسپ ترحمتاختیم |
|
پس عریض آیینهای برساختیم |
هر دمی زین آینه پنجاهعرس |
|
بشنو آیینه ولی شرحشمپرس |
انسان عامل فرستاده شدن قرآن وکتاب وارسال انبیاء،همچنین آفرینش جهان است.مولانا دربیان این مطلب به نکت? جالبی اشاره می کند ،می گوید: اگرمی بینی کسی بیانی شیرین ودلنشین دارد بواسط? حُسن استماع شنونده است .چنانکه تلاش وجدیّت معلم ازعلاق? کودک به درس ناشی می شود.اگرگوش هایی نبود که اخبارغیبی رادریافت کند،هیچ پیامبری ازآسمان کلام وحی نمی آورد ،اگر چشم هایی نبود که آثارآفرینش الهی رامشاهده کند ،نه فلک گردش می کرد ونه زمین می خندید ،واززمین گل وگیاه نمی رویید .هم? جهان به خاطر انسان خلق شده است. حدیث "لولاک" بدین جهت است که بگوید آفرینش به خاطر چشم بصیر وبینای انسان صورت گرفته است. عام? مردم ازبس درحال وهوای شهوت جنسی وشکمبارگی هستند مگرممکن است متوجه عشق آفرینش حق باشند وعاشقانه به صنع الهی نمی نگرند. اگردنیارارها کنی ومراقب درگاه حق باشی ،اوتورا ازعالم غیب آگاه می کند،وبه جای بهره های دنیایی ،به بهره های معنوی می رساند.
جذب سمعست ار کسی را خوشلبیست |
|
گرمی و جد معلم ازصبیست |
گر نبودی گوشهایغیبگیر |
|
وحی ناوردی ز گردون یکبشیر |
ور نبودی دیدههایصنعبین |
|
نه فلک گشتی نه خند یدیزمین |
آن دم لولاک این باشد کهکار |
|
از برای چشم تیزست ونظار |
عامه را از عشق همخوابه وطبق |
|
کی بود پروای عشق صنعحق |
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |